English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1698 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To take an invevtory. U صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
inventory U صورت دارایی موجودی
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
assembly listing U صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
pict U قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
perpetual inventory U فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stockade U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation U بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockades U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
accomplish U صورت گرفتن
carry out U صورت گرفتن
accomplishes U صورت گرفتن
put into practice U صورت گرفتن
bring into being U صورت گرفتن
put into effect U صورت گرفتن
accomplishing U صورت گرفتن
execute U صورت گرفتن
make a reality U صورت گرفتن
bring inbeing U صورت گرفتن
fulfill [American] U صورت گرفتن
accomplish U صورت گرفتن
materializes U صورت خارجی بخود گرفتن
rallies U سرو صورت تازه گرفتن
rally U سرو صورت تازه گرفتن
materializing U صورت خارجی بخود گرفتن
materialized U صورت خارجی بخود گرفتن
rallied U سرو صورت تازه گرفتن
materialised U صورت خارجی بخود گرفتن
materialize U صورت خارجی بخود گرفتن
materialises U صورت خارجی بخود گرفتن
materialising U صورت خارجی بخود گرفتن
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
supplied U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying U تکمیل کردن موجودی ذخیره
stock U موجودی موجودی کالا
stocked U موجودی موجودی کالا
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
overstock U زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
exploiting U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
operated U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operates U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
defrauded U کلاه برداری کردن
defrauding U کلاه برداری کردن
defrauds U کلاه برداری کردن
defraud U کلاه برداری کردن
utilises U بهره برداری کردن
mapping U نقشه برداری کردن
tapping U بهره برداری کردن از
exploits U بهره برداری کردن از
safing U چاشنی برداری کردن
sampled U نمونه برداری کردن
utilizing U بهره برداری کردن
tapped U بهره برداری کردن از
tap U بهره برداری کردن از
exploit U بهره برداری کردن از
utilizes U بهره برداری کردن
utilize U بهره برداری کردن
utilised U بهره برداری کردن
utilising U بهره برداری کردن
exploiting U بهره برداری کردن از
sample U نمونه برداری کردن
unveils U نمودار کردن پرده برداری
unveiled U نمودار کردن پرده برداری
unveil U نمودار کردن پرده برداری
sampling U نمونه برداری مزه کردن
photo imagery U عکس برداری کردن از زمین
unveiling U نمودار کردن پرده برداری
operated U عمل کردن بهره برداری کردن
operate U عمل کردن بهره برداری کردن
operates U عمل کردن بهره برداری کردن
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
utilising U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
invoiced U صورت کردن
invoicing U صورت کردن
invoice U صورت کردن
invoices U صورت کردن
list U صورت کردن
married under a contract unlimited perio U زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
assets U موجودی
minimum stock level U موجودی
stock U موجودی
holding U موجودی
supplies U موجودی
storing U موجودی
store U موجودی
stocked U موجودی
balance in hand U موجودی
repertoire U موجودی
to strike off the rolls U از صورت حذف کردن
rosters U وارد صورت کردن
roster U وارد صورت کردن
stocked U به موجودی افزودن
supplying U موجودی لزوم
cycle stock U موجودی فعال
inventories U موجودی کالا
supply U موجودی جایگیرموقتی
idle stock U موجودی بی مصرف
safety stock U موجودی تضمینی
stocked U موجودی انبار
stocked U موجودی ذخیره
surplus stock U موجودی اضافی
valuation of stock U ارزیابی موجودی
instruction repertoire U موجودی دستورالعمل
supplying U موجودی جایگیرموقتی
inventory management U مدیریت موجودی
inventory discrepancy U اختلاف موجودی
inventory control U کنترل موجودی
danger warning level U حداقل موجودی
reserve stock U موجودی ذخیره
active stock U موجودی فعال
supply U موجودی لزوم
excess stock U موجودی مازاد
supplied U موجودی جایگیرموقتی
buffer stock U موجودی ذخیره
buffer stock U موجودی احتیاطی
business inventories U موجودی تجاری
capital stock U موجودی سرمایه
stock valuation U ارزیابی موجودی
financial assets U موجودی مالی
stock taking U رسیدگی به موجودی
surplus stock U موجودی مازاد
complete inventory U موجودی کامل
consumable stock U موجودی مصرفی
exhaust bin level U فاقد موجودی
stock U موجودی انبار
stock U موجودی ذخیره
supplied U موجودی لزوم
stock U به موجودی افزودن
exhaust bin level U اتمام موجودی
warehouse stock U موجودی انبار
continuous inventory U موجودی مستمر
stock record U سابقه موجودی
inventory U لیست موجودی
stock adjustment U تعدیل موجودی
inventory U موجودی کالا
funded U موجودی سرمایه
fund U موجودی دارائی
inventory U فهرست موجودی
quick assets U موجودی نقدشو
funded U موجودی دارائی
stock adjustment U تطبیق موجودی
stock accounting U حسابداری موجودی
stock audit U حسابرسی موجودی
stock control U کنترل موجودی
stock account U حساب موجودی
out of stock;ex stock U از موجودی یاذخیره
stock check U کنترل موجودی
fund U موجودی سرمایه
schedules U صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
strike off the rolls U از صورت وکلا خارج کردن
schedule U صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
scheduled U صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
mine action U عمل کردن به صورت مین
inflame U اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
inflames U اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
inflaming U اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
bessel method U پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
base stock control U کنترل موجودی مبنا
liabilities U تعهد موجودی بانکی
stock control U کنترل موجودی انبار
wardrobe U اشکاف موجودی لباس
wardrobes U اشکاف موجودی لباس
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1گج
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com